من و زیباییهای طبیعت این سرزمین The natural beauties of this land and I
| ||
سلام بر دوستان گل. در ایام تاسوعا وعاشورای حسینی سال 92 به قصد دیدار از رسوم مردم عزیز آذربایجان واردبیل وشرکت در مراسم عزاداری وهمچنین دیدن طبیعت زیبای آنها سفر بسیار فشرده اما پر وپیمونی داشتیم به این دو استان(البته با گذر از استانها قزوین وزنجان). سفر 4 روز به طول انجامید وکلی عکس وفیلم وخاطره هست که فرصت نکردم هنوز نشر بدم اونها رو. فعلا و اجمالا داشته باشید این چند خط رو تا ببینیم کی خدا بخواهد وعکسها رو آپلود کنم حرکت به از کرج به سمت اردبیل: ساعت4.30 بامداد سه شنبه21 آبانماه 92 مسیر:کرج، قزوین زنجان سرچم میانه،گیوی، اردبیل، نمین( تا رسیدن به اولین مقصد) همراهان: آقا یوسف، آقا صادق و علی آقا (بجز خودم) وسیله خودرو پژوی آقا یوسف جاهای رفته: آبگرم گیوی، دریاچه نئور، نمین، اردبیل، مشگین شهر،اهر، ورزقان،خاروانا، دستجرد، سیه رود، نوار مرزی جلفا، جلفا(تاسوعا)، درمسیر بازگشت از جلفا : آسیاب خرابه وآبشار زیبای آن (فیلم رو حتما ببینید)، شب مانی درامامزاده سید محمد آقا نوجه مهرشب عاشورا، جانانلو، جاده جدید کلیبر، کلیبر وقلعه بابک(عاشورا)،اهر، مشگین شهر، آبگرم قینرجه، اردبیل، نمین، جنگل ومراتع فندقلو(جمعه) واشراف به ارتفاع حیران از محل تله کابین، عنبران برای ناهار، نمین اردبیل ، سرعین ، نیر، سراب، دوزدوزان، بستان آباد،تیکمه داش،میانه،زنجان ، قزوین، کرج ساعت 3.30 بامداد روز 25آبانماه 92 روز شنبه رسیدم به کرج ------- حرکت آغاز شد از کرج در ساعت4.20 دقیقه صبح سه شنبه با نام ویاد خدا وقبل از نماز صبح که آقا یوسف با ماشین به همراه علی آقا آمدند دنبال من. رفتیم دنبال صادق خان وزدیم به اتوبان کرج قزوین ونماز صبح رو در مجموعه پذیرایی بین راهی آفتاب در اتوبان کمر بندی قزوین به رشت وزنجان خوندیم. و الحق که مجموعه تمیز وبا کلاس درخورشان ایرانی. این مجموعه در دو طرف اتوبان واقعه. دستشوییهاش هم بیسته. پس از نماز با شروع تلالو خورشید بر دشتهای قهوه ای حاشیه جاده که رقص عقربهای کوچک زرد رنگ رو به یاد می آره رفتیم به سمت زنجان واز سه راهی سرچم قبل از میانه وارد جاده خلوت ولی بس زیبای به سمت خلخال شدیم. تا ساعت تقریبا 8 صبح هم صبحانه میل نفرمودیم. در جای بسیار زیبایی که دقیق ادرسش رو نمی دونم ولی حدود بیست کیلومتر پس از خروجی روستای گل گلاب بود صبحانه ای زدیم یسیار خوب ومامانی وتپل. عکس هم موجوده برای اثبات طبیعتش!! اوف عجب طبیعتی!!! گویا در این فصل پائیز، خدا نشسته ویک کاردستی وتابلو کشیده. مگه می شد تعداد رنگها رو شمرد!!! از رنگ سبز تا قهوه ای ونارنجی و.... طیفی از رنگهایی زیبا که عکسهاش رو می گذارم. حالا بگو صبحونه چی خوردیم؟ نان وپنیر وتخم مرغ وو گوجه وخیار وحلوای مخصوص آذری(که زن خواخور آقا یوسف درست کرده بود) با چای. اما باید بگم که جی پی اسی هم خریدم که به غایت چی پی اسیه برای خودش(گارمین اورگون650 که جدید هستش ومن کلی کیفور شدم از داشتنش) اما چون تازه کار بودم در استفاده از اون دقیقا الان نمی تونم بگم کجا بودیم.البته امروز که دارم می نویسم یاد گرفتم دیگه. ![]() ![]() راستی کلی اونجا خندیدیم چون علی آقا می خواست از دست پخت خواهر خانم آقا یوسف تعریف کنه اشتباها بجای تعریف از پخت حلوا گفت خواهر خانمتون خیلی با شعوره که چنین حلوایی درست کرده پس از صبحانه حرکت رو ادامه دادیم به سمت اردبیل اما با ورود به استان اردبیل به شهرهای گیوی وخلخال می رسیم البته این دو شهر دقیقا در مسیر تردد ما وا قع نیستند ولی با یک انحراف وراست وچند کیلومتر ماشین روندن میشه از هر دو شهر دیدار کرد. ما بدلیل اینکه قبلا خلخال ومسیر جاده اسالم رو زیاد رفتیم فقط تصمیم گرفتیم به شهر گیوی یا کوثر فعلی بریم. این شهر ابگرم تمیز وخلوت وخوبی داره . چون خیلی سر راه نیست ومعروف هم نیست هم تمیزه وهم خلوت وهم ارزان . در سال ۹۲ با این گرونی فقط نفری ۱۰۰۰ تومن دادیم و۱۰۰۰ هم برای پارکینک خودرو کلا ۴ نفر ۵۰۰۰ تومان دادیم. آبش خیلی داغ بود . در برگشت هم چند عکس جالب پاناروما از طبیعت انداختیم عکس پاناراماست باید بزرگش کنید تا بهتر دیده بشه از به های بسیار خوب وجالب وبدون کرم خوردگی که میوه این فصل اون منطقه است خریدیم. گرون هم نبود. توصیه می کنم حتما در این فصل به رو در این منطقه فراموش نفرمائید به جاده اردبیل بر میگردیم از کنار سدی که نزدیک شهر گیوی در خال ساخته می گذریم. بنا به پیشنهاد من قرار شد برای چندمین بار برای من و آقا یوسف بریم دریاچه نئور. برای رفتن به اونجا خدود ۴۰ کیلومتر مونده به اردبیل سمت راست در منطقه عباس آباد روستایی در خاشیه جاده هست به نام بودالالو. یک مسجد هم در ابتدای راه فرعی هست. اما تابلوی قابل توجهی برای دریاچه نداریم. سعی کنید رد نشید. کافیست ۱۲ کیلومتر در جاده آسفالته رو به آسمان آن برید. یکهو شوکه می شید. در جایی که اصلا انتظارش رو ندارید. گویا پرده خدا کنار میره وشما با یک دریاچه زیبا رو برو میشید. من قبلا هم در این وبلاگ از اونجا نوشتم. به هر حال بد نیست چند ساعتی رو اونجا بگذرنید. از لطف مسئولین مخترم گردشگری واستان دریغ از کوچکترین امکانات!! اما لذتش مال شماست. ولی به طبیعت رحم کنید وآسیب نرسونید به اونجا. زباله های خودتون رو هم برگردونید به پائین. چشمه ای هم هسن که به نظرم در همه فصول آب نداره. لذت نوشیدن یک چای گرم رو اونجا نباید ازدست داد. اگر اهل کمی پیاده روی هم باشید شاید قشنگ یک روز کامل شما رو پر کنه. توصیه می کنم تنهایی ویا یک خانواده ای نروید اونجا. چون خیلی خلوته در بسیاری مواقع. حالا از ما گفتن بود ادامه داره
موضوعات مرتبط: سفرنامه های استان "اردبیل من"، سفرنامه های استان"آذربایجان شرقی من" برچسبها: آبشار آسیاب خرابه, امامزاده سید محمد آقا نوجه مهر, عنبران, قلعه بابک [ یکشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۲ ] [ 8:48 ] [ علی شیدایی راد ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |